به گزارش بیداربورس به نقل از دنیایاقتصاد، افزایش اختلاف دلار آزاد و نیمایی به بیشترین مقدار از مهر سال گذشته سبب افزایش امید بورسبازان به رشد نرخ نیمایی شده است. نرخی که محاسبات اغلب شرکتهای بورسی بهویژه صادراتیها به آن وابسته است و در صورت رشد میتواند درآمد این دسته از بنگاههای بورسی را تحت تاثیر قرار دهد.
چراغ بورس تهران بالاخره بعد از چهار روز سبز شد. روز گذشته نماگر اصلی بازار سهام که به طور پیوسته در خلال معاملات چهار روز قبل از آن سمت و سویی کاهشی داشت تغییر جهت داد و در حالی که از نبود ریزش سنگین در طول این روزها آسوده خاطر بود، رشد بیش از ۸هزار واحدی را به ثبت رساند. به همین دلیل میانگین وزنی قیمتها به میزان ۶۴/ ۰ درصد رشد کرد و شاخص بورس به محدوده یکمیلیون و ۳۴۳هزار واحد رسید. البته باید به خاطر داشت که این رشد در کل نمادهای بازار فراگیر نبوده است.
آنطور که بررسی روند نمادهای کوچکتر بازار نشان میدهد، به جز صنایع بزرگ، بازار سایر صنایع مانند روز شنبه با تقاضای کمتری مواجه بودهاند. همین امر سبب شده نماگر هموزن در بورس تنها به میزان ۱۲/ ۰درصد ارتفاع یابد. این فاصله میان شاخص کل و شاخص هموزن در روز شنبه نیز به وضوح مشاهده شد. در روزی که شاخص کاهشی بود شاخص هموزن افت بیشتری را تجربه کرده بود.
افزایش اختلاف دلار آزاد و نیمایی به بیشترین مقدار از مهرماه سال گذشته، سبب افزایش امید بورسبازان به رشد نرخ نیمایی شده است. نرخی که محاسبات اغلب شرکتهای بورسی بهویژه صادراتیها به آن وابسته است و در صورت رشد میتواند درآمد این دسته از بنگاههای بورسی را تحتتاثیر قرار دهد. این شرایط سبب شد با وجود تداوم ضعف تقاضا در تالار شیشهای، از تعداد فروشندگان کاسته شود و جوی مثبت فضای تالار شیشهای را در برگیرد.
گلاویز با ارز
به نظر میآید که دلار همچنان یکهتاز انتظارات در بازار سهام است. روز گذشته برای دومین روز در سالجاری قیمت دلار بالای مرز روانی ۳۰هزار تومان تثبیت شد و حتی برای دقایقی در ساعات معاملاتی بورس تهران در نیمه بالایی این کانال دادوستد شد. همانطور که در گزارشهای پیشین نیز مورد توجه قرار گرفت تغییر در قیمت دلار میتواند اثری قابلتوجه بر عملکرد بورس تهران و انتظارات سرمایهگذاران داشته باشد.
این مساله از آن جهت حائز اهمیت است که رشد قیمت ارز میتواند سود شرکتها را به آسانی دستخوش تغییر کند. این اثرگذاری از دو جهت امکانپذیر است؛ دسته اولی که به سرعت از تغییرات قیمت ارز اثر میپذیرند، شرکتهایی هستند که فروش دلاری یا به عبارت بهتر صادرات دارند و از این رو قیمت محصولات آنها در بازارهای جهانی تعیین میشود. این وضعیت سبب میشود ارزش ریالی فروش آنها در قیمت ارز تقسیم شود. البته در کنار این نمادها نمادهای دیگری هم هستند که صادرات ندارند اما قیمتگذاری محصول آنها بر مبنای قیمت ارز و قیمت جهانی محصولات دیگر انجام میشود. این نمادها نیز در شرایطی که بهای ارز دستخوش تغییر شود از این تغییرات منتفع یا متضرر خواهند شد. نوع دوم نمادهای بورسی متعلق به ناشرانی است که قیمت آنها نه بر مبنای دلار بلکه بر مبنای پیچوخمهای حاکم بر رویههای قیمتگذاری دستوری تعیین میشود.
ممکن است در ابتدا این مساله و ربط دادن به آن بیمعنی به نظر بیاید. با این حال در نهایت رشد قیمت ارز که یکی از مهمترین پیشرانهای سطح عمومی قیمتهاست سیاستگذاران را بر آن وامیدارد که با افزایش قیمت این محصولات نیز موافقت کنند. دلیل این امر رابطه مستقیم دلار با تورم انتظاری است که نهایتا به افزایش تقاضا در بسیاری از داراییها میانجامد و خود یکی از عوامل تحقق تورم است.
...و باز هم دلار
با توجه به توضیح ارائه شده احتمالا شما هم انتظار دارید که با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد، قیمت سهام نیز در بورس و فرابورس افزایش یابد. این انتظار غیرمنطقی هم نیست. در واقع طی سالهای اخیر تعداد روزهایی که رشد قیمت ارز، قیمت سهام را افزایش داده، چندان کم نبوده است. همبستگی بالای قیمت ارز با بهای سهام در بازار سرمایه تقریبا ناشی از همین رابطه است.
اما آنچه که باید به آن توجه داشت این است که نوع همبستگی این دو متغیر با هم بیشتر مبتنی برانتظارات است تا اینکه ناشی از یک رابطه عینی باشد. آنچه از سوی بسیاری از فعالان بازار نادیده گرفته شده این است که در ایران سامانه نیمایی وجود دارد که به دلیل شکافی که نرخ بازار آزاد ارز دارد، میتواند درآمد شرکتها را محدود کند. در واقع اثر این سامانه و نرخی که به اقتصاد ارائه میدهد بسیار بیشتر از آن تاثیراتی است که نرخ بازار آزاد میتواند بر عملکرد شرکتها بگذارد. دلیل این امر هم این است که در بسیاری از موارد پایین نگه داشته شدن نرخ ارز در سامانه مزبور اختلاف قیمت دلار در آن را تا حدی افزایش میدهد که در عمل با قیمت واقعی آن در بازار آزاد اختلافی معنادار پیدا میکند.
طولانی شدن و افزایش این اختلاف خود پیامی متناقض به فعالان بازار سهام میدهد. نخست آنکه درآمد آنها از قبل خرید سهام شرکتها را در هالهای از ابهام قرار میدهد، چراکه سبب میشود نرخی که در عمل درآمد شرکتها با آن تسعیر میشود فاصلهای معنادار با نرخ واقعی داشته باشد. چنین امری بر مقاومت دولت برای برداشته شدن این مانع میافزاید. با این حال یک عامل هم هست که با افزایش این شکاف منجر به رشد قیمت سهام میشود. بسیاری از سرمایهگذاران بر این باور هستند که بیشتر شدن اختلاف قیمت ارز در بازار آزاد و قیمت سامانه نیما میتواند منجر به کوتاهآمدن سیاستگذار شده و در بلندمدت این نرخ را هم با افزایش همراه کند. طبیعتا در چنین صورتی قیمت سهام شرکتهای دلاری رشد خواهد کرد و افزایش قیمت ناشی از آن کمکم به سمت سایر صنایع نیز میرسد.
بررسیها از این واقعیت حکایت دارد که چنین انتظاری چندان بیراه هم نیست چراکه پیشتر نیز تجربه شده است. در سال گذشته افت یکباره قیمت دلار در بازار موجب شد برای مدتی نرخ نیمایی حتی از بازار هم بالاتر باشد. البته اتفاق مهمتر این بود که در ابتدای این سال دولت بالاخره از اصرار برای پایین نگه داشتن این نرخ برگشت و موجب شد با اختلاف اندکی نرخ نیمایی نیز همسو با نرخ بازار آزاد رشد کند. این مساله همچنین باعث شد پس از آن به موازات افت قیمتها، قیمت دلار نیمایی نیز پابهپای بازار آزاد کاهشی شود.
این در حالی است که چنین اتفاقی در دولت ابراهیم رییسی تاکنون نیفتاده و در شرایطی که قیمت دلار در بازار آزاد به بالاتر از ۳۰هزار تومان رسیده قیمت درسامانه نیما همچنان درکانال ۲۳هزار تومان در نوسان است. این مساله به معنای اختلاف فاحش حدودا ۷هزار تومانی است. در صورتی که این اختلاف برداشته شود ارزش سهام شرکتها به واسطه صعود ارزش ریالی درآمد آنها با افزایش جدی مواجه خواهد شد.
در شرایط کنونی که نه هیچ خبر مهمی در خصوص مذاکرات احیای برجام به بازارها رسیده و نه درخصوص تغییر نرخ محصولات خبری وجود دارد، به نظر میرسد که دلخوشی بازار به همین اختلاف فزاینده است که هر روز بیشتر میشود. این مساله میتواند در نهایت روی درآمد شرکتها اثر گذاشته و در صورت کاهش ریسکهای سیستماتیک موجود شرایط را برای رونق در بازار سرمایه فراهم کند.
بورس در کمای معاملاتی
با این حال تمامی این افزایشها سبب نشد تا در روز سبزپوشی شاخصها شاهد بهبود سنجههای مهمتر در بازار سهام کشور باشیم. بر این اساس معاملات روز گذشته در حالی خاتمه یافته که ارزش کل معاملات ۲۵۲۰ و ارزش معاملات خرد سهام ۱۷۵۱میلیارد تومان بوده است. به این ترتیب این متغیر مهم بورسی به کمترین مقدار از اوایل خردادماه سالجاری نزول کرد.
بررسی این دو رقم با سابقه تاریخی آن حکایت از آن دارد که در بازار سهام بهرغم افزایش نسبی تقاضا همچنان شاهد کاهش رغبت سرمایهگذاران به معاملات مستقیم سهام در بورس هستیم. البته این رویه چیز تازهای نیست و اگر بخواهیم در نگاهی کلانتر آن را بررسی کنیم باید بگوییم که در طول دو ماه اخیر به طور تقریبی هم در روزهای منفی و هم در روزهای مثبت بازار روی داده است. با این حال این نکته نیز حائز اهمیت است که اگر وضعیت کنونی تداوم پیدا کند به احتمال زیاد روند موجود در ارزش معاملات خرد نیز قابلیت تغییر دارد.
در حال حاضر تداوم رخوت در ارزش معاملات آن هم در شرایطی که شاخص، عملکردی افزایشی را به ثبت رسانده حکایت از این مساله است که کاهش حجم عرضه سهام در بازار تا حدی زیاد بوده که همین تقاضای اندک نیز موجب رشد قیمت سهام و تغییر رنگ تابلوهای معاملاتی میشود. تعداد بالایی از سهامداران وارد شده به بورس از ابتدای سال ۹۹ تاکنون از چرخه دادوستدهای بازار سهام خارج شدهاند. بنا بر آخرین ارقام محاسبه شده این میزان حدود ۹۷درصد از کل پولهای وارد شده به بورس را شامل میشود. از این رو طبیعی است که رشد شاخص بورس حتی با وجود کاهش نسبی تقاضا نسبت به قبل امری تحققپذیر باشد. البته چنین تحلیلی مانع آن نمیشود که رشد قیمت در سهام طی روز گذشته را تحلیل نکنیم.
خوشبینی به سیمانیها
یکی از اخبار مهمی که در روز گذشته در میان فعالان بازار سهام پخش شد، خبر افزایش قیمت فروش سیمان بود که بر اساس نامه هفته قبل دبیر انجمن کارفرمایی صنعت سیمان به مدیرعامل بورس کالا همهگیر شد. بر این اساس انجمن یاد شده از بورس کالا خواسته که قیمت تولیدات این صنعت با توجه به افزایش هزینه در مواد اولیه دریافتی و در نتیجه رشد قیمت تمام شده متناسب با شرایط موجود تعدیل شود. همین امر سبب شد در روز یکشنبه نمادهای فعال در گروه سیمانی با افزایش تقاضا همراه شوند و در این نمادها شاهد افزایش قیمت باشیم. به موجب این افزایش قیمت برخی از نمادهای صنعت یاد شده از جمله «ستران»، «سشرق» و «سصوفی» شاهد افزایش قیمت حداکثری و شکلگیری صف خرید بودند. در صورتی که این افزایش قیمت در معاملات صنعت یاد شده اعمال شود کف سودآوری سیمان حفظ شده و شرکتها میتوانند در سطح حاشیه سود فعلی به فعالیت خود ادامه دهند. بنا به گفته کارشناسان بزرگترین ریسک صنعت با اعمال تغییرات به صفر خواهد رسید.
بنا بر تحلیلهای ارائه شده در کانال تلگرامی مهدی رضایتی کارشناس بازار سرمایه«این مقدار افزایش نرخ، رشد نرخ انرژی را پوشش میدهد. هر تن سیمان ۱۰۰ مترمکعب گاز مصرف میکند که اگر از ۳۰۰ تومان نیمه اول به ۶۰۰ تومان برسد (با فرض متوسط گاز ۲۵ سنتی خوراک) حدود ۳۰هزار تومان بهای تمام شده بیشتر میشود و رقم افزایش نرخ، کمی بیش از ۳۰هزار تومان است.» از این رو میتوان امید داشت که افزایش قیمت در صورت موافقت مراجع ذیربط مانع از زیانده شدن بسیاری از شرکتهای فعال در این صنعت باشد.
در پیشگاه آمار
در روزی که شاخص کل بورس تهران با رشد ۶۴/ ۰ درصدی مواجه شد، از ۳۳۵ نماد معامله شده در این بازار، قیمت پایانی ۱۶۶ سهم (۵۰درصد) مثبت بود و در مقابل ۱۵۸ سهم (۴۷درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۲۲ نماد (۷درصد) صف خریدی به ارزش ۶۱میلیارد تومان تشکیل دادند اما در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در ۲۱ نماد بورسی (۶درصد) به ارزش ۹۳میلیارد تومان بودیم. مقایسه چنین ارقامی حکایت از آن دارد که بازار سهام در شرایط کنونی توانسته خود را با کاهش عرضهها به خوبی وفق دهد، چرا که در روز شنبه ارزش صفوف فروش بورس تهران حدود ۱۶۰میلیارد تومان بوده است. مقایسه این ارقام حکایت از آن دارد که بازار میتواند به محض بهبود تقاضا هر چند هم که کم باشد خود را برای روزهای بهتر آماده کند.
فراتر از این ارقام خالص تغییر مالکیت ۴۵میلیارد تومانی حقیقی به حقوقی در این روز حکایت از کاهش میل به خروج سرمایه از بازار سهام دارد و در صورتی که این امر در روزهای بعدی نیز تکرار شود، میتوان به بهبود وضعیت بازار امیدوار بود.
نظر شما